تقریبا یک ماهی میشه همسایه جدید واحد بالایی مستقر شده است. هر روز در حال شستن لباس و فرش هست. یعنی یک ماه هست هنوز که هنوزه مثل روزهای اولی که اومد فرش میشوره. لباس شستن هم که هر روز من طناب لباسی رو پر از لباس میبینم. دوچرخه بچه اش رو میاد میذاره جلوی در سرویس بهداشتی و اونجا پارک میکنه یکی نیست بهش بگه آخه عقل توی کله تو نیست کی جلو سرویس بهداشتی دوچرخه پارک میکنه. یه شب اومد گفت نخود داری گفتم نه ندارم. یه روز دستم دیده بود خرید کردم پیاز خریدم. شب بعدش اومد گفت پیاز داری؟ بهش پیاز دادم بعد پرسید لیمو عمانی داری؟ گفتم نه. دیشب اومده میگه بچه ها نمی دونم کارت کجا گذاشتن پول نقد داری؟ گفتم نه گفت حتی ده تومنم نداری گفتم نه من اصلا پول نقد ندارم. گفت می خواستم برم عدس بگیرم حالا اون موقعی که اومد گفت نخود داری من بهش گفتم اصلا حبوبات ندارم که نیاد در خونم راه به راه اونم گفت پس چی می خوری؟ بعد گفتم خوب برو بگیر گفت اینجا گرونه من از اینجا نمی گیرم میرم از مولوی میگیرم اونجا ارزون تر هست بعد دیشب که تقاضای پول نقد داشت می خواست بره از جای گرون بگیره. من نباید به این رو بدم وگرنه بیچارهام توی یک هفته اخیر تقریبا یه خط درمیون در خونهام رو زده و یه تقاضایی داشته است. من هوا تاریک هست صبح از خونه میزنم بیرون وقتی هم برمیگردم خونه هوا تاریک هست یعنی مثل چی کار می کنم که تقاضای همسایه رو برآورده کنم؟ حالا اینقدر فضول هست حقوق من رو پرسید وقتی بهش گفتم خرج میشه همش هی می گفت یعنی چیکار میکنی؟ براش توضیح دادم اجاره و خورد و خوراک و بقیه خرجها یه کم قانع شد. شما بگین من با این همسایه چیکار کنم؟ راهکار خودم اینه فعلا مداوم بهش نه بگم تا دیگه خودش بی خیال شه چون رو دادن بهش واسم خیلی هزینه داره.
بهترین کار همین رو ندادن است والا به چوخ می ری
بله حق با شماست اگه بهشون رو بدیم بیچاره میشیم.
اوففففف
از اون همسایه های مزاحم و رو اعصاب
فکر کنم یه بار باید دمش رو بچینی بلکه حساب کار دستش بیاد.
دقیقا همین طوره، سعی میکنم بهش بی توجهی کنم بلکه روش کم بشه.