امروز بهم زنگ زدن و گفتند بیا سرکار، منم با توجه به اینکه نوبت دکتر داشتم و شیراز بودم ازشون خواستم از هفته آتی شنبه برم سرکار، یه چند تا فایل دادن بررسی کنم. یه کار دیگه هم در قالب دورکاری بهم پیشنهاد شد که اونم یه سری تسک دادن باید انجامشون بدم بفرستم. این بار اصلا رغبتی به رزومه دادن نداشتم، حس می کنم خدا هوام رو داشت و خودش شاهد اوضاع من بود و کار رو به بهترین شکل ممکن واسم جور کرد. خدای مهربونم ازت ممنونم که حواست بهم هست و هوامو داری. الان من نشستم با کوله باری از تسک جلوی سیستم و نمی دونم این لپ تاپ رو همراه خودم ببرم یا تسک ها رو انجام بدم و لپ تاپ همین جا بمونه.
هر اقدامی که در شما،توقع ایجاد کند، نا بجاست
بله همینطوره!
شکرخدا
ان شاء الله در ادامه هم کارتان خوب پیش برد و آسوده خاطر باشید
مرسی از لطف و محبت و خوش قلبی شما
مبارکه
متشکرم