امروز رفتم مصاحبه چندتا سوال پرسید، کلا آدم خوش برخورد و خوبی بود. بهم گفت برای مصاحبه بعد دعوتم میکنه. همون رقمی که برای حقوق نوشته بودم رو اوکی بود. منتها من اومدم خونه یکم ناراحت بودم، حس کردم حقوقش کم هست. چون من تو ذهنم کارانه هم حساب کرده بودم و اونها کارانه نداشتند. به هر روی اگه اوکی بشه راضیم چون حوصله مصاحبه رفتن و رزومه دادن ندارم و از طرفی از بیکاری هم خوشم نمیاد. خوبیش اینه راهش نسبت به قبلی نزدیک تر هست. امروز در خونهام باز دوباره گیر کرد و من مجبور شدم تو کوچه به یه رهگذر بگم بیاد در رو واسم باز کنه، اونم کلی تلاش کرد و در باز شد. البته یه کم گچ ریخته باید یه پاکت سیمان یا گچ بگیرم ببینم این همسایه میاد واسم درست کنه یا نه، شایدم به خودش گفتم بگیره، فعلا رفته رو مخم این خرابی دیوار نزدیک در ورودی خونه، باید یه تصمیمی واسش بگیرم.
نزدیک باشه خیلی خوبه
جانا سخن از زبان ما میگویی!